تورنتو – خوجه نفس نیوز:
…ما در این اشعار فریاد بلند و آواهای شاعرانه خیزش و اینتُنیشن های تموّج کلاسیک هایمان را احساس و مشاهده می کنیم، ولیکن چیز جدیدی که برای ادبیّات ما آورده، واضحیّات واقعیّات سرسخت تاریخی می باشد. در آن با احساسات رئال قهرمانان واقعی جان می گیرند. و این امر به عنوان یک متن ادبی در قرن نوزدهم XIX/م.، در جهت غنای صنایع ادبیّات ما تلاش عدیده ای است.
باین ترتیب، بدون درنظر گرفتن کمبودها و نارسائی های ادبی – صناعی آن، این اشعار به عنوان یک منبع و سند با اعتبار و محکم در جهت فراگیری و پژوهش تاریخ و ادبیّات تورکمن می تواند باشد. این دیوان سرتاسر با احساسات درد جدائی ها، برای سعادت وطن، در جستجوی یک زندگی آزاد بودن، خمیرمایه شده است. در این منبع تاریخی نام های واقعی چندین شخصیّت تاریخی آورده شده است، در آن به بیان دقیق حوادث و رخدادهای مشخّص تاریخی پرداخته شده است، فاکت ها و اسناد روابط تورکمن با ایران و روسیّه در آن پیگیرانه دنبال می شود، افکار و گرایش های سیاسی – اجتماعی ملّت در همان زمان بررسی و بیان می گردد. ارزش و ماندگاری این اثر تاریخی در همین جهت ها و نکته های یاد شده می باشد.
- اشعار:
(دیوان «اشعار نوشته شده در اسارت» نویسنده: یاغشی مأمد خان یمودسکی)
آزاد ادگیل منی /خلاص کن مرا/ بیله بیلمان، نیلایین، بیر درده دوچار بولمیشام، ترجمه: چه کنم من ندانسته، به دردی دچار شدم، |
*******
عرضمنی تمام ادیپ، آیدماغا سؤزیم قالمادی، خبرمیزنی گوندریپ، قرق گوٚنده جوغاپ گلمدی، یوزینگ باباعلی گورسین، اییماگه چورک برمدی، یارادان الله دییم، شوندان آزاد ادگیل منی. ترجمه: برای گفتن حرفی نمانده، تمام شد عرضم، ******* دردیمنی اظهار ادیب، من کیمگه دییم، انگریین، ترجمه: دردم را اظهار کنم به کی بگویم و بگریم، ****** من غریب کوپ یالباریب، شو یرده چاغیردیم حقیم، ترجمه: من غریب به تمنای زیاد، اینجا فریاد میزنم حقّم، ****** من سرّیم هر کیمگه هیچ یرده، دییب آیدمس ایدیم، ترجمه: من رازم را به هیچکس نگفتم هرگز، ******* یارادان الله، منینگ شول مزاجمغا[2] بر رواج، ترجمه: ای خدای خالق ما، بر صحّتم بده رواج، ****** چاره سیز یالنگیز اوتوردیم شونچه کان غصّه چکیب، ترجمه: بیچاره و تنها نشستم با این همه غصّه و دادم، ****** بیله بیلمدیم نیلایین، عقلی مز نادان بولوب، ترجمه: نتوانستم بفهمم عقل ما نادان شده، ***** یارادان الله، منینگ بیر دم قراریم قالمادی، ترجمه: ای خدای خالق، طاقتم طاق شد و برفت، ***** مونچه کان خبر آلیب، آخر سؤزیمنی آنگلادیم، ترجمه: خبرها گرفتم زیاده، نیّت شان را فهمیدم، ****** ای کونگل قیلدیم گناه، هرگز شادمان اولمدینگ، ترجمه: ای دلم چه کردم گناه، هرگز شادمان نشدم، ****** مرثیّه آلداییب گتیریب، زندانا سالدی، ترجمه: با تزویر آوردند و به زندان کردند، ****** نیچه وقت بو یرده نا حقدان قالدیم، ترجمه: خیلی وقت در زندان بناحق ماندم، ******* نیچه گون یانیمده سالداتلی گزدیم، ترجمه: چندین روز همراهم با سالدات گشتم، ***** یکشنبه گون عرضه یازیب برملی، ترجمه: روز یکشنبه باید عریضه بدم، **** سالدات لار قارشیمی آلیب دوردی لار، ترجمه: سالدات ها اطرافم قاراول شده اند، ***** قسمت بولدی، یمان یرلرنی گوردیم، ترجمه: نصیبم شد جاهای بدش را دیده ام، ***** جمع بولیب، اوتوریب مصلحت قوردیم، ترجمه: جمع شدیم زمانی مشورت بستیم، ***** نیچه وقت لاب گلر یولینگ گوزلدیم، ترجمه: مدت هاست به راه تو نگران – به انتظار نشستم، ***** وصیّتیم منینگ یرده قالماسین، ترجمه: وصیّت های من فراموش نشود، **** شولار اوچین دینمان قرآن اوقادیم، ترجمه: برخاطر شما بی وقفه قرآن خواندم، ****** آغلایا – آغلایا گوزی کور بولدی، ترجمه: از گریه و زاریها چشم هایش کور شد، ***** آخرت ایزاسین من شوندا چکدیم، ترجمه: عذاب آخرت را در اینجا دیدم من، ***** آیماغا وصیّت بارسنی دیدی، ترجمه: برای حفظ حق همه وصیّت هایش بگفت، ***** یازیلمیش، تقدیرمیش، توپراغی گلدی، ترجمه: تقدیر نوشته است آنجا که خاک است، ****** کونگیل مقصدیم نینگ بارسنی دیدیم، ترجمه: اهداف قلبی ام را همه بگفتم، ******* مندن آیری تمام بارینگ بیلیب سیز، ترجمه: به غیراز خودم همه می دانستند، بروم، ******* قسمتیم، تقدیرغا تعجّب قالدیم، ترجمه: به این سرنوشتم خیلی تعجّب کردم، ***** دیلینی بیر ادیب، اوزی آلداتدی، ترجمه: متحد شد و خویش را بفریفت، ****** امیدیم الله دان، یارادان حقدان، ترجمه: امیدم به الله، خالق است به حق، ***** کوپ مشقّت گوردی بو قارا باشیم، ترجمه: مشقّات زیاد دیده است اقبال سیاهم، ***** گوندردیم روحم نی پری گلدی آی، ترجمه: راهی کردم روانم، یکی پری آمد چو ماه، ***** کعبام گیتدی، مرادینا یتمدی، ترجمه: کعبه ام رفت به آرمانش نرسید، ****** آخ، گوردیگیم دیسم کان دیر قارینداشیم، ترجمه: آخ، گر بگویم جوردل فراوان قوم و خویشانم، ******* بیله گیتمک لیکدن گلمک گمانه، ترجمه: از چنین برفتن، برگشت گمانه، ****** یارادان یار بولوب، مددکار بولسانگ، ترجمه: ای خالق یار شوید بر من، باشید مددکار، ****** بو یرلردن نیچه لری آشان دیر، ترجمه: از این جاها خیلی ها راه طی کرده اند، ***** من نیلایین آیرا دوشدیم ایلیمدن، ترجمه: چکار کنم جدا شدم از ایل تبارم، ****** دادا گلدیم شو گردشینگ الیندن، ترجمه: از دست این فلک درآمد دادم، ****** علاجیم بولمادی، بارا بیلمدیم، ترجمه: علاجی نداشتم نتوانستم به حضور بیایم، ****** |
توضیحات:
[1]. قبله گأهیم – بو سؤز خوش نیّت لئیین، یاغشی لئق ایسلئیجیم، آرقامی توتوئجئم یالی معنی لاری آنگلاتماق بیلن، قاقام، آتام، کأبأم /کعبه م/ دیئن معنی لاردا هم اولانئلئپ دئر.
[2]. مزاجمغا – ساغلئق یاغدایئما.
[3]. تقصیریمیز – ادن اتمیشیمیز، گوٚنأمیز.
[4] . تقصیرلی – گوٚنألی.
[5]. تابئغ – تابعئن
[6]. اظهار ایله مک – أشیگأر اتمک، آیتماق. اظهار کردن
[7]. کوتاه لئق ایله مک – کمتر غایتماق.
[8]. بئیله کی ایکی سطیر قولیازمادا یوق.
[9]. «سوٚیشه» آدی غئزلارا داقئلیان «آینا /آئینه/» آدی نئنگ یوموتلاردا اولانئلیان واریانتی. «سوٚیشه جان یالنگئزئم، شول ناچار اویام» دیئن واریانتی هم بار.
……
ممنون از دیدگاهی که گذاشتید.